دلی دارم که دلداری ندارد، متاع من خریداری ندارد ...
نمیدونم کسی مثل من تو جامعه وجود داره یا نه. کسی که کلی پول پدر و مادر و وقت و اعصاب خودشو حروم یه رشته ی دانشگاهی کرده باشه که ازش متنفره. کسی که هر لحظه زجر میکشه که در آینده چه بلایی قراره سرش بیاد و به چه کاری قراره مشغول به کار بشه. کسی که نمیدونه میخواد چیکار کنه و عرضه ی چه کاری رو داره. کسی که هر چی واحد بر میداره نمیتونه پاس کنه. البته میدونم هیچ کسی مثل من پیدا نمیشه. شما همتون خوشبخت های لعنتی ای هستید که درد منو نمیفهمید. خوشبخت هایی که خیلی راحت و بدون استرس زیاد درس ها رو پاس میشند و اگه اراده کنند میتونند لیسانس بگیرند و به یه شغلی که دوستش دارند مشغول به کار بشند. از صمیم قلبم متنفرم از یه همچین آدمایی. آدمایی که نمیفهمند بدبختی واقعی یعنی چی.
دیدم نوشته بود بحث آزاد گفتم بیام حرف دلمو بزنم.